معماری پایگاه داده توزیع شده oracle
یک پایگاه داده توزیع شده مجموعه از پایگاه داده ذخیره روی چند کامپیوتر هست که به طور نمونه کاربردش را به عنوان پایگاه داده تنها اشکار می کند . در نتیجه یک در خواست می تواند همزمان در دسترس قرار بگیرد و تغیر دهد داده را در چندینپایگاه داده در یک شبکه . هر oracle محلی پایگاه داده در یک سیستم کنترل شده بوسیله سرویس دهنده oracle محلی اما در نگه داری توافقات از پایگاه داده جهانی همکاری می کند . تصویر 1-1 یک معرف سیستم پایگاه داده توزیع شده oracle را شرح می دهد
سرویس دهنده ها و مشتری
یک سرویس دهنده پایگاه داده که نرم افزار oracle است . یک پایگاه داده را مدیریت می کند می باشد و یک مشتری هست یک متقاضی که اطلاعاتی را از یک سرور در خواست می کند هر کامپیوتر در یک سیستم هست یک گره . یک گره در پایگاه داده توزیع شده همانندیک ارباب رجوع و یک سرور یا هر دو که بستگی به شرایط دارد عمل می کند
حال ببینیم جناب میرزا حسینعلی نوری که خود را پیغمبر جدید و مدعی دین مدرن و جدید برای بشر قرن بیست و یکم و قرون آتی می داند چه دستاوردهائی را به بشریت تشنه عدالت و آسایش به ارمغان آورده است و چگونه به تساوی حقوق زن و مرد و صلح و عدالت جهانی عمل می شود : 1- طاهر کردن نجاسات در صورتی که آب موجود نبود با گفتن 5 مرتبه " الله اطهر" به طرف شیء نجس، پاک و طاهر می گردد.( صفحه 5 کتاب اقدس) 2- تحریم نماز جماعت ( در صفحه 5): کتب علیکم صلوه فردی قد رفع حکم الجماعه 3- تقسیم عجیب ارث و تفاوت میان زن و مرد در سهمیه ارث ( در صفحات 7و 8 ) : بهاالله وارث را به هفت طبقه و کل ارث را به 42 سهم به شرح زیر تقسیم کرده است: 1- اولاد پسر و دختر 18 سهم 2- شوهر یا زن 5/6 سهم 3- پدر 5/5 سهم 4- مادر 5/4 سهم 5- برادران 5/3 سهم 6- خواهران 5/2 سهم 7- آموزگار 5/1 سهم!!؟(تساوی میان زن و مرد را مشاهده کنید!!؟؟) - خانه مسکونی و لباسهای مخصوص متوفی فقط به فرزندان پسر می رسد و دختران در آنها حقی ندارند. - اگر کسی فوت کرد و فرزندی نداشت تمام ماترک او نصیب بیت العدل ( در حیفای اسرائیل ) می شود!!؟ 4- زنان شایسته بجا آوردن حج بهائی نیستند: قد حکم الله لمن استطاع منکم حج البیت دون النساء(صفحه 10) خوانندگان محترم مطلع باشند که حج در نزد بهائیان، زیارت خانه میرزا علی محمد باب!!؟ در شهر شیراز و باغ رضوان در بغداد ( محل اقامت و ادعای نبوت میرزا حسینعلی) و قبله آنان، قبر میرزا حسینعلی در عکای اسرائیل است. یعنی بهائیان دارای دو کعبه هستند!!؟؟ و برای اولین بار قبر یک انسان، قبله بشریت مدرن شده است. 5- بشریت تا هزار سال بعد از نوشتن کتاب اقدس محکوم به پذیرش این احکام بوده و هر کس در طی این هزار سال مدعی دین جدیدی گردد دروغگوست( صفحه 11) 6- حکم جالب مجازات دزد و سارق ( اگر زن باشد حکمی در مورد وی گفته نشده) ( قد کتب علی السارق النفی و الحبس و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامه یعرف بها( صفحه14) اگر مردی دزدی کرد اول او را تبعید کنید برای بار دوم او را به زندان اندازید و برای مرتبه سوم علامتی در پیشانی اش بگذارید. اگر برای بار چهارم دزدی کرد حکمش چیست؟ مدت زندان چقدر است؟ علامت روی پیشانی دارای چه مشخصاتی است و آیا نمی توان این علامت را پاک کرد و اگر دزدی توبه کرد و تصمیم گرفت دیگر دزدی نکند آیا با این علامت روی پیشانی جائی در میان جامعه مدعی وحدت عالم انسانی دارد. 7- بیت العدل محل جمع آوری پول زنا و روابط نامشروع میان زن و مرد به طور نامحدود است. " قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل و هی تسعه مثاقیل من ذهب و ان عادا مره الاخری عودوا بضعف الجزاء"(صفحه15) اگر مرد و زنی مرتکب زنا شدند مقدار 9 مثقال طلا به بیت العدل می دهند و بخشیده می شوند و اگر هوس کردند برای بار دوم روابط نامشروع برقرار کنند مقدار دوبرابر ( 18 مثقال) طلا به بیت العدل هدیه می کنند و با همین فرمول به روابط نامشروع خود ادامه می دهند و صندوق بیت العدل را با مثقالهای طلا پر می کنند و حدی براین عمل حرام متصور نیست.( یعنی ناموس بهائی 9 مثقال طلا ارزش دارد؟؟) 8- دستور سوزاندن و آتش زدن انسانها به جرم ایجاد حریق: من احرق بیتا متعمدا فاحرقوه و من قتل نفسا فاقتلوه ( صفحه 18) کسی که عمدا خانه ای را آتش زد پس او را با آتش بسوزانید و اگر کسی مرتکب قتل شد او را بی درنگ بکشید. 9- اجازه ازدواج یک مرد با دو زن و استفاده از کنیز و به استخدام در آوردن دختران دوشیزه برای خدمت رسانی به مردان!!؟؟ قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنتین و الذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لاباس علیه آیا اینست مفهوم تساوی زن و مرد در بهائیت؟ آیا به نظر بهاالله، زن همچنان کنیز و مستخدم مرد باید باشد؟ آیا اینست مفهوم وحدت عالم انسانی؟؟ 10-اجسام و اشیاء نجس در نزد بهائیان طاهر و پاک هستند: وکذلک رفع حکم دون الطهاره عن کل الاشیاء( صفحه 21) 11-نا مشخص بودن ازدواج با محارم و عدم وجود حکم شرعی محارم در بهائیت قد حرمت علیکم ازواج آبائکم( صفحه 30) جناب میرزا حسینعلی فقط ازدواج با زن پدر را حرام اعلام کرده و در مورد ازدواج با سایر محارم حکمی ذکر نکرده است. آیا عدم ذکر، دلیل بر جواز ازدواج با محارم نیست و اصولا محارم در بهائیت چه کسانی هستند. 12- عدم وجود حکم لواط با غلامان و پسر بچه ها: انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان ( صفحه 30) این پیامبر جدید می گوید من خجالت می کشم که حمک لواط را بیان کنم. بهر حال اگر یک بهائی مرتکب عمل زشت و نا پسند لواط و همجنس بازی گردید حکم مجازات وی در بهائیت چیست؟ جامعه نوین بشری که طالب عدالت و صلح است تکلیفش چیست؟ و با مفاسد اخلاقی ناشی از همجنس بازی چه باید بکند؟ 13- دفن اموات در تابوت بلور و سنگهای قیمتی و چوبهای گرانقیمت: قد حکم الله دفن الاموات فی البلور و الاحجار الممتنعه او الاخشاب الصلبه اللطیفه (صفحه 44) تکلیف فقرای عالم انسانی و خانواده های ضعیف که قادر به تهیه این تابوتهای گرانقیمت نیستند چیست؟ آیا این نوع دفن اموات با اصول اولیه پزشکی و بهداشتی که موجب گسترش میکروبهای ناشی از تعفن اجساد می گردد مغایرت ندارد؟ 14- حکم غیر عملی در مورد ناراحت و محزون کردن دیگران : من یحزن احدا ان ینفق تسعه عشر مثقالا من الذهب (صفحه 39 ) اگر فردی را محزون و ناراحت کردید بایستی 19 مثقال طلا انفاق کنید از همه حقوقدانان و دانشمندان علم قضاوت دعوت می شود نحوه اجرای این حکم را تبیین نموده و به بشریت عصر اتم و فضا و فنآوری اطلاعات هدیه کنند. جالب اینجاست که حکم زنا و هتک ناموس یک دختر 9 مثقال طلا و حکم شکستن دل دیگران 19 مثقال طلا می باشد!!؟ حکم نقص عضو در بهائیت چیست؟ نتیجه عبرت آموز: خوانندگان محترم با نمونه هائی از احکام تشریعی بهائیت در کتب بیان فارسی و عربی ( نوشته میرزا علی محمد باب) و کتاب تشریعی بهائیت یعنی کتاب "اقدس" ( نوشته میرزا حسینعلی بهاالله)آشنا شدید. آیا این احکام مطابق با نیاز بشر امروزی است و آیا بهائیان از اینکه خود را حامی دین جدید که مدعی وحدت عالم انسانی است می دانند، شرمسار نمی باشند؟؟ بنابراین طرح شعارهائی امثال شعار" وحدت عالم انسانی" مغلطه ای برای " فریب دادن بهائیان" و "افراد نا آگاه" بوده و جرِیانات تاریخی و کتب احکام و دستورات بهائی همگی مغایرت بهائیت با امثال این شعارها را بصورت واضحی نشان می دهند. |
آیا تا به حال این سوال را از خود کرده اید.که چرا همه ساله دچار تورم می شویم؟و علت شکل گیری تورم وافزایش قیمت ها چه هست؟
کافیست کمی به اطراف خود نگاه کنیم تا ببینیم چه عواملی باعث این تورم میشود.
امروز بانک تجارت جهانی, ایران را به عنوان فاسدترین کشور اقتصادی جان معرفی کرد.که از بین 168 کشور رتبه ی 168 را به خود اختصاص داد. سال گذشته رتبه ی ایران 97 بود.
این درحالی است که ایران دارای تمام منابع موجود می باشد.و در مقابل کشور ترکیه که فاقد منبه می باشد درامد سرانه اش مرز 4000$را رد کرده وکشوری چون امارات متحده ی عربی درآمد سرانه ای بالق بر بیش از 20000$ را کسب کرده .
و اما جواب چرا؟
در ایران تعداد اندکی سرمایه دار غیر دولتی وجود دارد که در بخش های تولیدی متعددی سرمایه گذاری کرده اند.که آنها نیز برای پیش برد اهداف خود و رسیدن به سود مورد نظر خودبایدبا دولت مشارکت کنند .البته به اسم مشارکت . چون دولت برای دادن اجازه ی تولید10 تا 30% از درامد کل چه به صورت ماهیانه چه سالیانه بر میدارد. تولید کننده نیز برای پر کردن جای خالی آن 30% مجبور است 30% بر روی قیمت واقعی بکشد . که جمعا کالایی که در دست مردم قرار می گیرد چیزی حدود 120% است.
پس تا این جا تولید کننده به دولت باج نمی دهد بلکه این دولت است که باج می گیرد.
این فقط در مرد تولید کننده نیست بلکه در همه بخش ها چنین است. در واردات و صادرات. درکشاورزی و دامداری.و....
کافیست تعداد باج گیر ها را تخمین بزنیم. البته کاری بسار ساده است فقط کافیست نگاهی به سیستم برو کراسی بیندازیم.
اداره ها باج را در یافت می کنند سپس به اداره کل واز آنجا به وزارت خانه و از وزارت خانه به دولت و از دولت به ....
این تصوری از فساد اقتصادی در ایران است.(در سطح کلان) شهر داری را فراموش نکنید همچنین نهاد های مذهبی.
سازمان ها وارگان ها نیز جزء این دسته هستند
baz ham salam bebakhshid mozahem shodam faghat ye soale kochik dashtam un ham inke mikhastam bedunam baraye neshun dadan hoviyate irani az che samboli estefade mishe mamlan age tunestid zud baram javabesh ro befrestid mamnun misham khodahafez
----------------------------------------------------
سلام قاصدک خانم
در جواب تو باید بگم دو صورت داریم آیا منظورت هویت ایرانیه یا هویت اسلامی
بیشتر افراد هنگامی که با این سؤال روبرو می شوند اشتباها هویت یک ایرانی را با هویت مسلمان اشتباه می گیرند
ولی برای باز شدن این مسئله باید گفت ما یک مسلمانیم ولی قبل از این ایرانی هستیم اگر در آن سر دنیا
حرف از مهمان نوازی ،مهربانی وعواطف یک ایرانی است نه به خاطر اینکه او مسلمان است بلکه به خاطر اینکه یک ایرانی از آغاز روحیه ای لطیف داشت و تمدن را به همگان هد یه کرد
اگر من ایرانی با مظاهر و خصو صیات یک خارجی به خیابان بیایم دشمنان ما خوشحال می شوند زیرا ما هویتمان
را فراموش می کنیم و راه را برای
سلطه آنان باز می کنیم اگر جوان ایرانی در خارج هویت خود را فراموش می کند چهره ایرانی را خدشه دار می کند
برای اصل جواب تو باید گفت ما با هویت خویش زندهایم از نظر من هویت یعنی آزادی یعنی آقا بالا سر نداشتن هویت ح ایرانی حفظ خویش از زیر ظلم رفتن است غیرتی است که هر که ببیند می فهمد ایرانی است و برای زن غروری است که
به هر بیگانه ای اجازه نمی دهد که خود را در حریم خصوصی او راه دهد اشتباه ما ایرانیان این است که فکر
می کنیم حجاب با ورود اسلام وارد ایران شد ولی این جور نیست اگه توضیح بیشتری خواستی در خدمتم
ببخشید اگه خوب و کامل نیست
دجال را با سیمایى عجیب مجسمکردهاند. صورتى آبله رو که یکچشم او کور شده - چشم راست - |
او به سر، دجال یک چشم لعین اى خدا فریادرس نعمالمعین
محمود جعفر کلهر
در فرهنگ جدید عربى - فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنین آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فریبندهلقب مسیح کذاب که در آخرالزمانظهور کند.»
مرحوم علامه علىاکبر دهخدااین لغت را در لغتنامه خود، هم باتشدید «جیم » و هم بدون تشدید«جیم» ضبط نموده است.
مهدى پرتوى آملى درباره اینلغت مىنویسد: «دجال صیغه مبالغهاز لغت دجل و به معنى خدعه ،نیرنگ ، حیله و باطل است.»
شادروان دکتر محمد خزائلىتعبیرى زیبا و ظریف از لغت دجالکرده است: «دجال کلمهاى مرکباست و الف و لام آن همان الف ولامى است که در نامهاى دانیال وخرقیال هم وجود دارد و به معنى«خدا» ست. جزء اول آن هر چه باشدبه معنى «ضد» و «دشمن» است ودور نیست که با «دژ»، «دشمن» و«دشوار» همریشه باشد. (1)
بنابراینتعبیر، دجال یعنى : ضدخدا، دشمنخدا.
- شکل ظاهرى «دجال»
او به سر، دجال یک چشم لعین اى خدا فریادرس نعمالمعین
- نام اصلى، کنیه، محل اقامت و محل ظهور دجال
خراسان و کوفه از نقاطى هستندکه به عنوان محل خروج و ظهوردجال ذکر شدهاند. خاقانى شاعرنامى قرن ششم
هجرى قمرى محلظهور دجال را چنین ذکر مىکند:
نه عیسى راست از یاران کمینه سوزنى دربر؟ نه سوزن شبه دجال استیک چشم و صفاهانى (2)
- کیفیتخروج دجال
- دجال در اعتقادات مسیحیت
- نشانىهاى دقیق دجال ازکلام امیرمؤمنان على علیه السلام
«اى دوستان من! به زودى بهسوى من آیید. منم آن کسى کهمخلوقات را خلق نمود و ایشان را درمحکم نمودن ترکیبشان با هممساوى گردانید و اندازه صورتها وهیاتهاى ایشان راتعیین نمود و منمآن پروردگار شما که بر همه اشیاقادر است.»
و این دشمن خدا، اینها را دروغمىگوید، زیرا که او مردى است کهطعام مىخورد و در بازارها راهمىرود و پروردگار شما کور نیستو طعام نمىخورد و راه نمىرود و ازمکانى به مکان دیگر منتقل نمىشود.آگاه شوید بدرستى که بسیارى ازتابعان او در آن روز اولاد زنا وصاحبان طیلسان سبز هستند و آنپارچهاى است مانند ردا که بر سر ودوش انداخته مىشود.
خداوند عزوجل او را در شهر«شام» در بالاى تلى که معروف استبه تل «افیق» سه ساعت از روز«جمعه» گذشته به دست کسى کهمسیح بن مریم علیه السلام در پشتسرشنماز مىگزارد، به قتل مىرساند.آگاه شوید بدرستى که بعد از اینطامه کبرى واقع خواهد شد و آنخروج دابه (4)
از زمین است. بعد از آنامام على علیه السلام فرمودند که : از منمپرسید که بعد از خروج دابه چهواقع خواهد شد. درآن حال «ترال بنسبره» به صعصعه گفت که:امیرالمؤمنین از این کلام اعجازنظام، چه چیز اراده نموده؟صعصعه گفت: یابن سبره! کسى کهعیسىبنمریم علیه السلام در پشتسرشنماز مىگزارد ، امام دوازدهماست!» (5)
- سیماى دجال در ادب فارسى
دجال چیست؟ عالم و، شب چشم کوراوست وین روز چشم روشن او کیست، بىریب عالم دجال تست و تو به دروغش بستهاى و ماندهاى و گشته یگانه
از دیگر شاعرانى که مضامینزیبایى از کلمه دجال ساخته،«افضلالدین بدیل بن على خاقانى»شاعر قرن ششم هجرى است. دربین شاعران ، خاقانى بیشتر از همه ،این کلمه را در شعرخود آورده است.دجال 22 بار در شعر خاقانى دیدهمىشود. در شعر برخى شاعراندیگر کمابیش این کلمه دیده مىشود.بعضى ترکیبات و مضامین کهشاعران بااستفاده از کلمه دجالساختهاند، چنین است:
- دجال بند، آن که دجال را به بندمىکشد.
قلزم دجله عطا، مهدى دجال بند کسرى جمشید جام خسرو خورشیدفر
مجید بیلقانى
- دجال جفا، کنایه از دغلکار وستمگر
لب بگشا ، هیکل عیسىبخوان کز دم دجال جفا مردهاند
مولوى
- دجال چشم ، کنایه از یک چشم
چرا سوزن چنیندجالچشماست که اندرجیب عیسى یافت ماوا
خاقانى
- دجال خلقت ، کنایه از بدنهاد
گر او هست دجالخلقتبهرغمش تو را کم ز عیسى مریم ندارم
خاقانى
- دجال راى ، کنایه از بداندیش
چه مىخواهى از این دجال رایان چه مىجویى ازاین مهدى نمایان
عطار نیشابورى
- دجال شکل ، کنایه از فریبکار
کید این دجال شکلانآخراندرچهفتاد چون لواى مهدى آخرزمان آمد پدید
مجید بیلقانى
- دجال طبع، کنایه از بدنهاد وستمپیشه
از این دجال طبعان وارهد دور نماند کار و بار عالم این طور
وحشى بافقى
- دجال فعل، کنایه از فریبنده
نه روحالله بر این دیر است چون شد چنین دجال فعل این دیر مینا
خاقانى
- دجال کیش، کنایه از دروغگو وبدکردار
پى دجال کیشان برگرفته به تو نیرنگ ایشان درگرفته تو را دجال شد چون هادى راه به جز دوزخ کجا یابى وطنگاه
وحشى بافقى
- دجال عالم سوز، اشاره بهفریب دادن دجال جهانیان را.( فراگیرشدن ظلم و ستم در عالم)
اى دریغا مهدیى، کامروز از هر گوشهاى یک جهان دجال عالم سوز سر برکردهاند
سنایى
دجال در ادبیات عرفانى نیز،گذشته از تعبیرات و معانى دینى وکلامى ، کنایه از اهل نیرنگ و حیلهاست.
- کلام آخر درباره «دجال»
به هر حال، روزى که دجال ظهورکند و جهان ، پر از ظلم و ستم باشد،حضرت مهدى صاحبالزمان علیه السلاممىآید و ریشه ظلم و بیداد رابرمىکند و طومار دجال و دجالصفتان را در هم مىپیچد و آنهنگامىاست که این آیه شریفه براىچندمین بار مصداق پیدا مىکند:
«و قل جاءالحق و زهقالباطل انالباطل کان زهوقا» (7)
و به امتتبگو که رسول حق آمد وباطل را نابود ساخت که باطل خود لایقمحو و نابودى ابدى است.
و آن روزى است که وعده الهىتحقق پیدا کند:
«ونرید ان نمن علىالذیناستضعفوا فىالارض و نجعلهمائمة و نجعلهمالوارثین» (8)
و ما اراده کردیم که بر آن طایفه ذلیل وضعیف در آن سرزمین منت گذارده و آنهارا پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک وجاه فرعونیان گردانیم.
ماهنامه موعود شماره 4
1. اعلام قرآن، ص 479; پرتوى آملى، مهدى،به نقلاز ریشههاىتاریخىامثالوحکم ، ج 1،ص 436.
2.دیوانخاقانى،پیراستهدکترمیر جلالالدینکزازى، ج 1،ص 616.
3. Antichriste
4. دابة: دابةالارض: 1. موریانه ، 2. جانورى عظیمالجثه که در آخر الزمان پدید آید و آن نشانه نزدیکى قیامت است.
5. مجلسى ، محمدباقر، بحارالانوار، ج 13،ص 482.
6. سوره اسرا (17)، آیه 81.
7. سوره قصص (28)، آیه 5.