سلام دوست عزيز
اينو بدون وبلاگت واقعا مفيد و خوبه
حالا اگه كسي مياد و استفاده ميكنه و نظر نميده از كم لطفيش هست
حقيقتا اين پستت به درد من كه خيلي ميخوره
آخه من يه دوست بهايي داشتم و نميدونستم و تازه فهميدم
عشق خالص به خدا آن است كه آدمي هرچيزي را براي خدا بخواهد، حتي مقامات معنوي را. آوردهاند كه شيخ رجبعلي خياط گفت: روح يكي از علما را در برزخ ديدم كه تأسف ميخورد و ميگفت: واي بر من! من به اينجا در حالي آمدم كه عمل خالصي براي خدا ندارم. از او پرسيدم: چرا؟ پاسخ داد: در ايام حيات روزي با يكي از اهل معنا برخورد كردم. او مرا به برخي از خصوصيات باطني خود متذكر ساخت. پس از آن تصميم گرفتم، رياضت كنم تا مانند او ديده برزخي پيدا كنم و به مكاشفات و مشاهدات غيبي دست يابم. مدت سي سال رياضت كشيدم تا موفق شدم. در اين هنگام مرگم فرا رسيد. اكنون به من ميگويند: تا آن هنگام كه آن اهل معنا تو را متذكر ساخت، گرفتار هواي نفس بودي و پس از آن دنبال مكاشفات و رؤيت حالات برزخي. اكنون بگو: عملي كه خالص براي ما انجام دادهاي، كدام است؟(كيمياي محبت، ص192-193).