بخش اول:
وضعیت ایران به هنگام ظهور بهائیت
کشا ورزی و فلاحت ناسالم دوره قاجاریه مبتنی بر کشاورزی سنتی
و رابطه ارباب رعیتی و نظام فئودالیزم قرون وسطایی بود و طبقه
دهقان وزحمتکش نیرو های تولید کننده اقتصادی بودندکه هیچگونه
تأمین اقتصادی اجتماعی نداشتند.طبقه حاکم همان فئودال و منتسبین
به دولت و خاندان وسیع قاجار بودندجز حفظ منافع خود هدف
دیگری نداشتندو نیروی دولت قاجار بلای جان مردم بویژه طبقه
زحمتکش شده بود .
وضع مملکت هم به علت نفوذ بیگانگان که ناشی از جنگ
با روسیه بود بسیار خراب و زندگی بر مردم بسیار سخت
بود و عموم مردم در انتظار روزی بودند که شاید مصلحی
آنها را از مهلکه نجات بدهد.
ب)
در زمان قاجاریه بیش از نود درصد مردم ایران بی سواد بودند
یک سری از اعتقادات دیگر معتقدات خرافی است یعنی اوهام
و خرافاتی که رنگ و بوی مذهب گرفته ودر میان عام هم به
شدت رسوخ کرده و هرکس با او از سر ناسازگاری در میآمد
به شدت مورد لعن و تکفیر قرار میگرفتو دسته دیگری از
معتقدات همان اوهام و خرافات خاص جامعه های عقب افتاده بود.
ج)
نفوذ بی چون وچرای بیگانگان در ایران فرمانبری محض قاجار
در برابرسلطه انگلیس و روسیه وبازگذاشتن دست سیاستهای بیگانه
در امور داخلی ایران وقبول هرآنچه که آنها برای حکومتیان دیکته
می کردند از جمله این عوامل بود که ضعف و زبونی را به همراه
داشته وروحیه عمومی مردم ایران را به شدت تحت تأ ثیر قرار داده
بود ونظر توده مردم را نسبت به سلطه قا جار به شدت بدبین و
متزلزل ساخته بود .
مضافاً اینکه در کنار آن چنین وانمود و القا میشد که این پیشا مد
باید اتفاق می افتاد و راهی جز تسلیم در برابر مقدرات نمی باشد
ودرنتیجه تمام مردم را به بی تفاوتی گرایش دهند ودر مقابل اتفا قات
عکس العملی از خود نشان ندهند.
استعمار هم در کشورهای اسلامی توانسته بود تلاشهایی از
جمله ایجاد فساد اخلاقی ترویج فحشاء وبی اعتقاد کردن آنها
به سابقه فرهنگی و الگوهای جامعه خویش و ایجاد شیفتگی
نسبت به دستاوردهای غربی موجب انحطاط جامعه بی رنگ
کردن اسلام به فقر کشیدن مسلمانان و نهایتاً دور شدن مردم
از صحنه سیاسی گردد.